Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین - زهرا بلندی: باز کردن گره زندگی این خانواده برای «عظیم محمودی»، بانی هیئت مکتب العباس(ع) و خیر شناخته‌شده محله عبدل‌آباد منطقه۱۹، که سال‌هاست همراه اعضای هیئت و خیران به صورت جهادی در بحران‌های مختلف، از زلزله کرمانشاه، کرمان و سراب، سیل اهواز و لرستان گرفته تا روزهای همه‌گیری کرونا و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. در خیر رساندن به مردم سنگ تمام گذاشته‌اند، کار سختی نبود.

محمودی و بچه‌های این هیئت عادتشان است که هرکاری را به بهترین شکل انجام بدهند و در حمایت از مستأجران بی‌سرپناه هم کمر همت بسته‌اند: «در روزهای پایانی سال۱۴۰۰ که مردم شهر مشغول خانه‌تکانی و در انتظار رسیدن بهار بودند، باخبر شدن از وضعیت ناگوار آن خانواده دلمان را آشوب کرد. با مشارکت جمعی بچه‌های هیئت مکتب العباس(ع) و خیران فوراً یک خانه برای خانواده شناسایی‌شده اجاره کردیم. بعد از آن به مرور زمان با رسیدن فصل جابه‌جایی مستأجران، خانواده‌های دیگری هم با وضعیت مشابه به ما معرفی شدند و با مشارکت همگانی حمایت از این خانواده‌ها را آغاز کردیم.»

از ۱۰اسفند ۱۴۰۰ تاکنون برای ۱۰خانواده نیازمند و بی‌سرپناه که مجبور شده بودند در بوستان‌ها زندگی کنند، خانه اجاره کرده‌اند. روال کارشان اینگونه است که بعد از شناسایی این افراد، چند روزی در حسینیه به آنها جا می‌دهند و میزبانشان می‌شوند و پس از پیدا کردن خانه و نوشتن قرارداد یک‌ساله به نام هیئت، آنها را راهی خانه‌های جدیدشان می‌کنند.

۱۵روز زندگی داخل آلاچیق پارک

آخرین اقدام آنها مربوط به ۲ خانواده‌ای است که پس از تخلیه خانه به بوستان‌های قائم منطقه ۱۸ و مطهری منطقه ۱۹ پناه آورده بودند. خانواده‌هایی که از سر ناچاری وقتی از پس پرداخت اجازه و ودیعه مسکن برنیامدند، بعد از تخلیه خانه استیجاری به نزدیک‌ترین پارک پناه آوردند تا از آن پس زندگی را زیر سقفی به وسعت آسمان تجربه کنند. چند روزی را با تمام سختی‌ها و ناملایمات پیش‌رو به همین منوال گذراندند تا بانی هیئت مکتب‌العباس(ع) برای دست‌گیری از آنها به سراغشان آمد. خرده اثاثیه‌هایشان را گوشه‌ای از انباری حسینیه قرار داده‌اند و با شستن موکتی کوچک خودشان را برای رفتن به خانه جدید آماده می‌کنند. مریم دختر ۲۵ساله‌ای است که همراه مادر ۵۰ساله‌اش پس از تجربه این روزهای سخت مهمان حسینیه شده است.

خستگی روزهای خانه به دوشی و بیخوابی‌های این مدت کاملاً در چهره‌اش پیداست. پس از تأمین مسکن با کمک خیران محله عبدل‌آباد حالا تنها آرزوی او داشتن یک شغل برای تأمین مخارج خانواده دونفره‌شان است: «۳سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. مدتی همراه خانواده مادرم زندگی کردیم، اما از وقتی مستقل شدیم مشکلاتمان شروع شد و این اواخر هم مشکلاتمان به اوج خودش رسید. آن روز سخت، چند ساعت تا موعد مقرر مانده بود. زمان تخلیه خانه اجاره‌ای سررسیده بود و ما پول پیش نداشتیم تا بتوانیم خانه‌ای جدید اجاره کنیم. بعد از تخلیه خانه به پارک قائم پناه آوردیم. ۱۵روز زندگی در پارک فقط در حرف ساده است، روبه‌رو شدن با نگاه‌های از سر ترحم رهگذران و خوابیدن نوبتی در دل خطر برای ۲خانم داخل آلاچیق پارک کار راحتی نبود اما چاره چه بود؟! به لطف بانویی خیر که ما را به این هیئت معرفی کردند ۲۰روز است در حسینیه زندگی می‌کنیم و قرار است به زودی در خانه‌ای که هیئت برایمان اجاره کرده در همین محله ساکن شویم.»

در پارک طعمه خفت‌گیران شدیم

زندگی محمد ۴۰ساله و مادر ۷۶ساله‌اش، خانواده دیگری که چندی پیش مورد توجه بچه‌های هیئت مکتب العباس(ع) قرار گرفته‌اند، داستان غم‌انگیز دیگری است. محمد در روزهای زندگی داخل پارک مورد هجوم خفت‌گیران قرار گرفته و تلفن همراهش را از دست داده و از نظر جسمی هم آسیب دیده داخل چادری وسط حیاط حسینیه نشسته و زیاد راغب نیست برای دیدارمان از چادر بیرون بیاید و از همان داخل به سختی چند کلمه صحبت می‌کند: «وقتی خیلی کوچک بودم پدرم به رحمت خدا رفت و از آن‌وقت من و مادر باهم زندگی می‌کنیم. بعد از سال‌ها زندگی مستأجری از این خانه به آن خانه، همراه با مادر زمین‌گیر ۷۶ساله‎‌ام ۱۰روز زندگی در پارک را تجربه کردم. هیچکس را نداریم. چند وقت پیش برای عمل آب مروارید مادرم اندک پول پیشی را که داشتیم خرج دوا و دکتر کردیم و وقتی در پرداخت اجاره به مشکل برخوردیم صاحبخانه اثاث‌هایمان را بیرون ریخت.»

خانه اجاره‌ای این خانواده هم قولنامه شده و به زودی در خانه جدید مستقر خواهند شد. محمودی با ابراز خوشحالی از این پیغام و با اشاره به اینکه حاج‌خانم  در پناه آقا ابوالفضل(ع) است و ما نمی‌گذاریم آواره کوچه و خیابان بشود، می‌گوید: «همه کارهای مادر سالخورده به دوش محمد است و محمد به خاطر نگهداری از مادرش نمی‌تواند به سرکار برود و حتی اگر برود سرکار باید پول زیادی را کنار بگذارد تا برای مادرش پرستار بگیرد.»

۱۶سال هیئت‌داری به سبک جهادی

چشم گشودن در خانواده‌ای مذهبی و شیفته امام حسین(ع)، باعث شد تا از کودکی به حضور در مجالس عزاداری اهل بیت(ع) و هئیت‌های مذهبی خو بگیرد. سال۱۳۸۵ تصمیم می‌گیرد با همراهی برادرش «کریم محمودی» هیئت‌دار شود. نخست هیئت را در خانه خودشان برپا می‌کنند اما خیلی زود با گسترش فعالیت‌های مذهبی و افزایش تعداد اعضای حسینیه، مکتب‌العباس(ع) را راه‌اندازی می‌کنند. ابتدا هدفش از ایجاد این هیئت فقط برگزاری مراسم عزاداری و اعیاد در مناسبت‌ها و گرامیداشت مقام اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) بود اما کم‌کم به فعالیت‌های جهادی هم روی آورد.

اولین جرقه این اتفاق هم وقوع زلزله کرمانشاه سال۱۳۹۶ بود. روزهایی که کانکس مهم‌ترین نیاز زلزله‌زدگان بود و بازار فروش کانکس آشفته بود، خودشان دست به کار شدند و با همراهی اعضای هئیت با صرف هزینه کمتر، اقدام به تولید کانکس کردند. با مشارکت این هیئت ۲۰۰کانکس، ۱۲۰سرویس بهداشتی و بیش از ۲۰تریلی مواد خوراکی و بهداشتی برای زلزله‌زدگان کرمانشاه فرستاده شد. 

پس از آن حادثه ناگوار، دیگر فعالیت جهادی به رسم همیشگی هیئت مکتب العباس(ع) تبدیل شد، «عظیم محمودی»، هیئت‌دار ۵۷ساله‌، حمایت‌های خوب اعضای ۸هزار نفری هیئت و انسجام بینشان را عامل مهمی در فعالیت‌های انسان‌دوستانه و متفاوت این هیئت می‌داند: «پس از زلزله کرمانشاه، در سیل اهواز، سیل لرستان، زلزله کرمان، زلزله‌ سراب و میانه به همین روش پیش رفتیم و در نهایت هم در روزهای همه‌گیری کرونا با مشارکت همگانی جهادگران برای مقابله با این بیماری سنگر را خالی نکردیم و در این حوزه هم سنگ‌تمام گذاشتیم.»

محمودی درباره اقداماتی که در روزهای کرونا انجام شده‌ است، می گوید: «فراخوان دادیم و با مشارکت خوب مردم ۱۵۰چرخ خیاطی و خیاط در حسینیه مستقر شدند. در این شرایط هم روزانه ۸هزار تا ۱۰هزار گان و ماسک تولید می‌کردیم و بین ۳۶۰بیمارستان کشور توزیع داشتیم.» 

فعالیت‌های هیئت مکتب‌العباس(ع) فقط به روزهای بحران و حوادث ناگوار خلاصه نمی‌شود. این هیئت بیش از ۳۰۰خانواده کمتربرخوردار را تحت پوشش دارد و علاوه بر توزیع ماهانه سبد کالا، به شیوه‌های مختلف هم از آنها حمایت‌های معیشتی می‌کند. طرح توزیع جهیزیه و سیسمونی و آغاز طرح حمایت از مستأجران بی‌سرپناه طی ۲ماه اخیر هم جزء دیگر اقدامات مهم این گروه است که محمودی درباره‌اش می‌گوید: «این طرح با کمک‌های خیرانه‌ای حداقل یک‌بار در سال اجرا می‌شود. مثلاً در حال حاضر حدود ۷۲سرویس جهیزیه در حسینیه آماده شده و طبق فراخوان به صورت همگانی با شناسایی نوعروسان کمتربرخوردار، این جهیزیه‌ها به زودی بین صاحبانشان توزیع می‌شود. این هیئت طی ۱۶سال فعالیت در محله عبدل‌آباد منطقه۱۹ تهران با انجام اقدامات جهادی متنوع بین شهروندان شناخته شده‌ و هربار قصد انجام کاری بزرگ داشته باشد در صفحات مجازی هیئت فراخوان می‌دهد و خوشبختانه از مشارکت و همدلی خیران در زمینه‌های مختلف بهره‌مند می‌شود.» 

کد خبر 675467 برچسب‌ها محله طرح جهادی همشهری محله مسکن اجاره آسیب اجتماعی منطقه ۱۹ خیریه شهر

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: محله طرح جهادی همشهری محله مسکن اجاره آسیب اجتماعی منطقه ۱۹ خیریه شهر تخلیه خانه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۰۷۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۲ دهه خدمت در منطقه محروم / روایت معلم غلامانی از زندگی معلمی

معلم غلامانی که دو دهه را در مناطق محروم خدمت کرده است، از سختی‌های شغل‌اش می‌گوید و اینکه چگونه وقت گذراندن با نوجوانان روزهای خدمت را برای او شیرین کرده است تا آنجا که «غلامان» را خانه خود می‌داند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان شمالی، «معلمی شغل انبیا است»؛ جمله‌ای که زیاد شنیده‌ایم و با آن آشنا هستیم، اما آنچنان از سختی و شیرینی‌های این شغل باخبر نیستیم. هفته معلم که یادآور شهادت بزرگ معلم انقلاب اسلامی ایران، شهید مرتضی مطهری است، فرصت مناسبی را به وجود می‌آورد تا دقایقی را با معلمان سپری کنیم تا شاید با گوشه‌ای از زندگی آن‌ها آشنا شویم.

به سراغ یک خانم معلم می‌رویم؛ یکی از فرهنگیان دغدغه‌مند خراسان‌شمالی که ۱۸ سال است با وجود آنکه می‌تواند در بهترین نقاط به کار بپردازد، اما در منطقه محروم غلامان مانده و صفا و صمیمیت خدمت در میان بچه‌های منطقه را با آسایش داشتن در مناطق و شهرهای مرفه عوض نکرده است.

وی عشق به دانش‌آموزان و مظلومیت آن‌ها در کمبود امکانت را عامل ماندگاری خود در این منطقه می‌داند و می‌گوید بیشتر معلم‌ها از همان لحظه‌ای که به اینجا می‌آیند برای گرفتن انتقالی و رفتن به نقاط بهتر لحظه‌شماری می‌کنند، اما ماندن در این محل برای او لذت دیگری دارد.

حلما امیری با ۱۸ سال سابقه خدمت در منطقه غلامان از تلخ و شیرین‌های شغلش و خاطراتش با دانش‌آموزان می‌گوید؛ او روزهای سختی را در سال‌های ابتدایی خدمتش گذرانده است؛ از جاده‌های پر از خطر منطقه تا دوری از خانواده، دوستان و کمبود انواع امکانات اولیه در منطقه خدمت، اما هیچکدام نتوانسته است از عشقش به معلمی بکاهد.

وی معلمی را عاشقانه دوست دارد و مهم‌ترین وظیفه‌اش را انسان‌سازی می‌داند؛ خانم امیری لذت می‌برد که یک معلم است و می‌تواند به دانش‌آموزان خدمت کند؛ خانواده‌اش نیز به معلم بودنش افتخار می‌کنند و تلاش کرده‌اند در سختی‌ها همراهش باشند.

حلما امیری کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی در حال حاضر به عنوان مدیر مدرسه در شهر محروم غلامان خدمت می‌کند. وی مهم‌ترین رسالت یک معلم را خدمت به دانش‌آموزان و انسان‌سازی می‌داند، چراکه امروزه دانش‌آموزان نیاز فراوانی به رهنمودهای یک معلم دلسوز دارند.

این معلم می‌گوید اینجا منطقه محرومی است که بسیاری از معلمان به محض تمام شدن ابلاغ خدمت به دنبال رفتن از اینجا هستند، اما من نمی‌توانم دانش‌آموزان و مردمی که با آن‌ها اُنس گرفته‌ام را رها کنم چراکه آن‌ها را مثل خانواده خودم می‌دانم و همچون یک خانواده صمیمی برای دیدن موفقیت تک تک دانش‌آموزانم لحظه شماری می‌کنم.

او از سختی‌های کار کردن در این منطقه حکایت‌ها دارد، آنچه خودش طی این سال‌ها با پوست و خون درک کرده است؛ «شهر غلامان فاصله زیادی با مرکز استان دارد و جاده‌های خطرناک‌، رفت‌وآمد را برای معلمان سخت می‌کند، علاوه بر اینها وجود قومیت‌های مختلف در این منطقه باعث می‌شود که بیشتر اوقات دانش‌آموزان دوزبانه را در مدرسه داشته باشیم که مشکلات خاص خودش را دارد.»

این معلم غلامانی از کمبود امکانات و فضاهای آموزشی می‌گوید که سختی‌های تدریس را دوچندان می‌کند؛ «من همین جا از همه همکارانم که سختی‌های خدمت در این منطقه را به جان می‌خرند و با عشق و علاقه زندگی خود را وقف دانش‌آموزان کرده‌اند تشکر می‌کنم.

حلما یکی از مهم‌ترین عوامل ماندگاری در منطقه غلامان را نگاه و لطف ویژه اهالی نسبت به معلمان و قشر فرهنگی می‌داند که باعث مضاعف شدن انگیزه معلمان در خدمت‌رسانی می‌شود، این شغل را با بینش و آگاهی انتخاب کردم و همواره به آن عشق می‌ورزم.

وی اذعان می‌کند که حضور در میان دانش‌آموزان و کمک به آن‌ها برای هر معلم بسیار لذت بخش است؛ برای من که مدیر دبیرستان هستم، دیدن موفقیت‌های علمی و پرورشی دانش‌آموزان در حیطه‌های مختلف شیرین‌ترین تجربه خدمتم را رقم می‌زند. سال گذشته یکی از دانش‌آموزانم که پدرش را در سن جوانی از دست داده بود و سودای رشته پزشکی را داشت، توانست در این رشته و در دانشگاه کرمان قبول شود و این خاطره‌ای شیرین برایم رقم زد که تا سال‌ها در ذهن من باقی خواهد ماند.

معلم غلامانی دیدن اشک دانش‌آموزان را بدترین خاطره‌اش عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: یک روز به یاد دارم که پدر یکی از دانش‌آموزان که از انجمن اولیا و مربیان مدرسه نیز بود به رحمت خدا رفت و دانش‌آموزم از این اتفاق خبر نداشت، من و همکارانم نمی‌دانستیم چطور باید این خبر را به او بدهیم تا اینکه عموی دانش‌آموز به مدرسه آمد تا او را با خود ببرد و خبر مرگ پدر را به او بدهد؛ این تلخ‌ترین لحظه‌ای بود که من در کل دوران خدمتم حس کردم و هرگز از یادم نمی‌رود.

وی از اوقاتی می‌گوید که ناامید شده است؛ «آنجایی که تمام تلاشم را می‌کنم، اما دیگران این تلاش را نمی‌بینند و فکر می‌کنند اگر به نتیجه نرسیدند به خاطر کم‌کاری من است من انگیزه‌ام را از دست می‌دهم اما وقتی من خدا را ضامن و شاهد کار خود قرار می‌دهم دوباره سعی می‌کنم با قدرت به وظیفه و رسالت خودم عمل کنم.»

حلما سر و کار داشتن با نوجوانان و در جمع آن‌ها بودن را بهترین مزیتی می‌داند که در شغل معلمی می‌توان داشت. وی ادامه می‌دهد: معلمان با دانش‌آموزانی سروکار دارند که دوران حساس زندگی خود را می‌گذرانند و بازیگوشی‌های مختص به این سن از سوی دانش‌آموزان لحظات تدریس را دشوارتر می‌کند.

از نظر این معلم غلامانی معلمی را باید با عشق و علاقه انتخاب کرد، نه به عنوان یک شغل پر درآمد چراکه هیچ‌گونه امتیازی نسبت به دیگر ارگان‌ها ندارد.

حلما یکی از مهم‌ترین مطالبات معلمان را ایجاد همسان‌سازی حقوق و برخوردار کردن معلمان از بسته‌های حمایتی و مزایایی که کارکنان سایر دستگاه‌ها دارند، عنوان می‌کند.

کد خبر 748209

دیگر خبرها

  • روایت زندگی محمد دبیر سیاقی در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • ۲ دهه خدمت در منطقه محروم / روایت معلم غلامانی از زندگی معلمی
  • انتشارات بین‌الملل با ۶۰ عنوان کتاب جدید در نمایشگاه کتاب
  • روایت خبرنگار صداوسیمای لرستان از کوچ عشایر
  • روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب
  • روایت رهبر انقلاب از توجه امام صادق(ع) به هیئت؛ قربان آن دل!
  • اسوههای زندگی را با این کتاب بشناسیم
  • (ویدئو) روایت «آهنگران» از نفوذ سرویس‌های جاسوسی در هیئت‌ها
  • عکس هوایی از آخرین بازمانده‌؛ چه خوابی برای شش مرکز تهران دیده‌اند؟
  • انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همه‌تان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!